نزار قبانی (ترجمه ایلیا آل خمیس)

ساخت وبلاگ

به چشمانت که نگاه می کنم خود را در آفریقا می یابم در قاره ی سیاه گرد آتش ،پا می کوبم... نزار قبانی (ترجمه ایلیا آل خمیس)...
ما را در سایت نزار قبانی (ترجمه ایلیا آل خمیس) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iliaalekhamis بازدید : 27 تاريخ : پنجشنبه 20 بهمن 1401 ساعت: 14:14

در چشمان تو شعری نیست

در زلفان تو راهی..

پول

واژه ی کثیف این روزها

که از شعر خرابه می سازد

از شاعر 

خراب.....

نزار قبانی (ترجمه ایلیا آل خمیس)...
ما را در سایت نزار قبانی (ترجمه ایلیا آل خمیس) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iliaalekhamis بازدید : 48 تاريخ : پنجشنبه 16 آذر 1396 ساعت: 18:36

  چشمانت سیاه   شبی شرجی ست چشمانت سیاه ومن که دیوانه ام رقصان در خیال موی تو گیسوانت را به من بده نگاهت را از من نگیر این نخل ها برای تو اینچنین درتابند می رقصند خرما می دهند برحی دیری کبکاب سعمران شبی شرجی ست و چشمانت سیاه همچون روزگار من لااقل گیسوانت را به من بده... |+| نوشته شده توسط ایلیا آل خمیس در سه شنبه دهم مرداد ۱۳۹۶  | نزار قبانی (ترجمه ایلیا آل خمیس)...ادامه مطلب
ما را در سایت نزار قبانی (ترجمه ایلیا آل خمیس) دنبال می کنید

برچسب : مجموعه,گیسوانت,بدهایلیا,خمیس, نویسنده : iliaalekhamis بازدید : 74 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 10:20

آسمان شبانه شدم بی ستاره پر از ابر سیاه درد که خونابه می گریم به زمین بی حاصل نه فریادم را درختی می شنود نه از نم نم اشک هایم گیاهی تر می شود و نه حتی ویرانه آبادی بی انسان که بر وسعت آغوش تنهایش بگریم آسمان شبانه شدم بی تو خیره به عمق تنهاییم سرگردان چون روحی تو را می بینم از دور چون لکه ای استاده بر دروازه ی شهر خاطره ها نه ،خاطره نشو بدان شهر شوم قدم مگذار اگر صدای رعدم را می شنوی نه، به جهان م نزار قبانی (ترجمه ایلیا آل خمیس)...ادامه مطلب
ما را در سایت نزار قبانی (ترجمه ایلیا آل خمیس) دنبال می کنید

برچسب : مجموعه,لابه,مجسمه,هایم, نویسنده : iliaalekhamis بازدید : 97 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 10:20

از دوردست شب آمدی چون ستاره ای

و آمدنت سور بود

و نسیم بود

و نور بود

در اعماق جان گرفتی و کویر ساحتی شد از رویا

جیرجیرک ها آوازه خوان شدند و باد مطرب رقصانی

از دوردست شب آمدی تو با نم نم باران

از نامتناهی

چشمانت ابدیت بود

و آهنگ قدم هایت جان بود

موسیقی بود

باران بود...

|+| نوشته شده توسط ایلیا آل خمیس در سه شنبه هفدهم مرداد ۱۳۹۶  |
نزار قبانی (ترجمه ایلیا آل خمیس)...
ما را در سایت نزار قبانی (ترجمه ایلیا آل خمیس) دنبال می کنید

برچسب : مجموعه,لابه,مجسمه,هایم,منمایلیا,خمیس, نویسنده : iliaalekhamis بازدید : 82 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 10:20

نسیمی که می وزد   دروغ می گویم هر صبح و پرتوهای نگاهم می لغزند بر نگاه هر عابری هر صبح من و دوستانم و نیمکت های شکسته من و دوستانم و سیگارهای روشن هر صبح من و دوستانم و دختری که می آید من و دوستانم و نگاهی مبهم هر صبح من و چشمانم که می لغزند بر موهای خیسش من و شاعری من و نسیمی که می وزد هر صبح.... |+| نوشته شده توسط ایلیا آل خمیس در پنجشنبه نوزدهم مرداد ۱۳۹۶  | نزار قبانی (ترجمه ایلیا آل خمیس)...ادامه مطلب
ما را در سایت نزار قبانی (ترجمه ایلیا آل خمیس) دنبال می کنید

برچسب : مجموعه,گیسوانت,ایلیا,خمیس, نویسنده : iliaalekhamis بازدید : 76 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 10:20

 

تو بر دستان من حک شده ای

چون خطوطی کوفی

بر دیواره ی مسجدی دور

تو حک شده ای بر چوب محراب ها

بر دسته ی منبر ها

و هر گاه تلاش کردی دور شوی

در خستگی دستانم می بینمت

بر خرابه های قلبم

تو بر دستان من حک شده ای..

|+| نوشته شده توسط ایلیا آل خمیس در پنجشنبه دوم شهریور ۱۳۹۶  |
نزار قبانی (ترجمه ایلیا آل خمیس)...
ما را در سایت نزار قبانی (ترجمه ایلیا آل خمیس) دنبال می کنید

برچسب : نزار,قبانیترجمه,ایلیا,خمیس, نویسنده : iliaalekhamis بازدید : 85 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 10:20

تاراج باد   دریغ که شب بی پایان به سپیده نمی انجامد و نفس های فانوس به پت پتی جان فرسا چنگ انداخته است به تنهایی شبح گون سایه ام بر دیوار که خیره می شوم سنگینی غربتی عذاب آلود مرا به کنج تاریک کلبه ام می خواند که خاموشی فانوس مرگ سایه ایست همراز من در این متروکه شهر بی آوار همزاد من دریغ که در این نزار قبانی (ترجمه ایلیا آل خمیس)...ادامه مطلب
ما را در سایت نزار قبانی (ترجمه ایلیا آل خمیس) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iliaalekhamis بازدید : 68 تاريخ : يکشنبه 8 مرداد 1396 ساعت: 5:08

فرشته ای می سازم   به خود می گویم این روزها می گذرد غم خود حالی ست فواره های آب مرا به یاد چشمانت می اندازد چشمانت زیبا وزلال راننده ی تاکسی می گوید:نارمک؟ سوار می شوم و در ذهنم کوپید های کوچک مجسم می شوند مدونا،فرشته ی مادر غم خود حالیست به خودم می گویم این روزها می گذرد لباسهایم را که در بیاورم ف نزار قبانی (ترجمه ایلیا آل خمیس)...ادامه مطلب
ما را در سایت نزار قبانی (ترجمه ایلیا آل خمیس) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iliaalekhamis بازدید : 94 تاريخ : يکشنبه 8 مرداد 1396 ساعت: 5:08

راه خیال

 

جز چشمان تو

چه کسی خیال مرا می بیند

از کوچه ی پاییزی که می گذرم

باران های مرا جز چشمان تو

چه کسی به نظاره می نشیند

زیبا

راه خیال واقعیت دارد

قرار ما،سر کوچه ی پاییزی...

 

|+| نوشته شده توسط ایلیا آل خمیس در یکشنبه هشتم مرداد ۱۳۹۶  |
نزار قبانی (ترجمه ایلیا آل خمیس)...
ما را در سایت نزار قبانی (ترجمه ایلیا آل خمیس) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iliaalekhamis بازدید : 50 تاريخ : يکشنبه 8 مرداد 1396 ساعت: 5:08